فرزند صالح باعث تحكيم و حفظ خانواده است
در سوره مبارکه «مريم» آيه پنج و شش، وجود مبارک زکريا به ذات اقدس الهي عرض مي کند:(وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَ کَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً فَهَبْ لِي مِن لَّدُنکَ وَلِيّاً يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ)، از همين جهت است که فرزند «هبة الله» است.
ايشان عطاي فرزند دختر يا پسر و يا تقديم و تأخير يکي از آنها را بر ديگري در قرآن بدون وجه دانسته و ابراز داشتند:
خداوند فرمود: (يَهَبُ لِمَن يَشَاءُ إِنَاثاً وَ يَهَبُ لِمَن يَشَاءُ الذُّکُورَ)؛ گاهي «ذکور» عطا مي کند و گاهي «إناث» عطا مي کند که تقديم و تأخير اينها هيچ وجهي ندارد؛ البته براي رعايت فاصله هاي اين آيات که پايان اينها «راء» هست، مثل (مَا لَکُم مِن نَکِيرٍ)يا (فَإِنَّ الْإِنسَانَ کَفُورٌ) يا (إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ) و اينجا هم (لِمَن يَشَاءُ الذُّکُورَ)، رعايت اين فواصل هم نکته ادبي است و لکن تقديم «إناث» بر «ذکور» که جناب زمخشري به زحمت افتادند وجهي ندارد، اينطور نيست که حالا «إناث» کم ارزش باشد و «ذکور» ارزش بيشتري داشته باشد تا کسي اشکال کند که چرا خدا فرمود: (يَهَبُ لِمَن يَشَاءُ إِنَاثاً وَ يَهَبُ لِمَن يَشَاءُ الذُّکُورَ)، اينطور نيست.
****** *********************** ********
روح نه مذکّر است و نه مؤنث، چون اين روح که خليفه خداست ـ (وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي) ـ هم درباره آدم(سلام الله عليه) است و هم درباره حوّا(سلام الله عليها) است، اينطور نيست که حالا روح مذکر و مؤنث داشته باشد و قرآن هم براي پرورش و تربيت و تکميل روح ما آمده است پس اين روح، نه مذکّر است نه مؤنث؛ لذا فرمود: (مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ) مؤمنانه اين اعمال را انجام بدهد.
اگر به زنها ميدان بدهند، به اين معنا که کمال زن اين باشد برود فلان جا بازي کند و جايزه بياورد! اين کمال، هنر و فضيلت زن نيست! فضيلت زن آن است که بتواند انسانِ کامل تربيت کند، مادر شود و به تعبير امام(رضوان الله عليه) از دامن او افراد به معراج بروند. تأثير مهم خانواده بر عهده ي مادر و زن است، او اين سِمَت را دارد که مجراي فيض خالقيت است. لذا فرمود ما افرادي را که ازدواج کردند، به بعضي ها پسر مي دهيم، و به بعضي ها هم دختر مي دهيم،به بعضي هم پسر مي دهيم و هم دختر مي دهيم، که اينها همه«هبة الله» هستند و به بعضي هم که مصلحت نيست، چيزي عطا نمي کنيم؛ چرا که او مي داند به چه کسي چه چيزي بدهد و به چه کسي چه چيزي ندهد: (وَ يَجْعَلُ مَن يَشَاءُ عَقِيماً)، همين هم جزء هبه ي خداست! لذا ذات اقدس الهي مي داند که مصلحت افراد چيست.
***** ******* ******* *****
مشيئت خداوند حکيمانه است، آفرينش و پرورش او حکيمانه است و براساس حکمت «عالَم» را آفريد، آسمان و زمين را آفريد و دارد تدبير مي کند؛ در همين محدوده به انسانها مي فرمايد زندگي تشکيل دهيد، من که شما را آفريدم مي دانم که زندگي شما در ازدواج و نکاح و تشکيل خانواده است و من که شما را آفريدم مي دانم که هيچ بلايي و هيچ غُده ي بدخيمي بدتر از طلاق نيست.
شما اين روايات طلاق را نگاه کنيد، فرمود خانه اي که با طلاق خراب شد به هيچ وجه به اين آسانيها آباد نمي شود! اين بيگانه چه کار کرد که ـ متأسفانه ـ طلاق را رواج داد! فرمود خانه اي که با طلاق ويران شد، هم آن زن بيچاره براي هميشه افسرده است و هم آن مرد افسرده براي هميشه بيچاره است. برويد به سراغ ازدواج، برويد به سراغ تشکيل خانواده، برويد پدر شويد، مادر شويد و فرزند داشته باشيد، مگر شما نمي خواهيد براي هميشه بمانيد؟! اين «وَلَدٌ صَالِحٌ يَدْعُو لَه» شما را براي هميشه نگه مي دارد. مشيّئت حکيمانه ي خداي سبحان چنين تعلق گرفته که براساس اصول خانواده، جامعه را حفظ بکند.
برگرفته از جلسات درس تفسير سوره ي مبارکه ي شوري،حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي:http://javadi.esra.ir