معرفه النفس
نفس انسان از بعد ملکوتی اش نفخه الهیه است که در سیر صعود، به مقام نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه میرسد و تا آنجا بالا میرود که
« ثُمَّ دَنی فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْأَدْنی » : مشرّف میشود،
1) سپس نزدیک چنان که قرآن میفرماید « قاب قوسین او ادنی » به مرتبه بسیار نزدیک شد تا [در مقام تمثیل] فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود.
( 2) و از بعد ناسوتی اش تا آنجا سقوط میکندکه میفرماید:«..... أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ....»آنها همچون چارپایانند بلکه گمراهتر.....
3) و آنقدر پست میگردد که میفرماید:« ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِینَ »:سپس او را به پایینترین مرحله باز گرداندیم.
4) این مجموعه به ظاهر کوچک بحدّي بزرگ و وسیع است که جمیع عوالم وجود را در خود جمع کرده است. در اینجا ذکر این نکته لازم است که
فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ » : انسانها در وجدان ناخود آگاه خویش از این معرفت (خودشناسی) کما و بیش بهره مندند
5) ولی اکثریت مردم در وجدان خود آگاه از آن غافل اند که آگاهی به وجدان و احساس فطري خویش ندارند.
6) وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ » :و به اصطلاح علم به علم ندارند. بدیهی است آنچه موضوع تکلیف و منشأ ثواب و
عقاب است معرفت تفصیلی و آگاهانه است، و به عبارت دیگر، آنچه مهم است آگاهانه در این راه گام نهادن و
خویشتن خویش رابازیافتن است تا از این راه خدا را بشناسی و به مسؤولیتهاي انسانی و الهی راه یابی. آري، این
گونه معرفت است که در آیات و روایات در تحصیل آن تأکید اکید و غفلت از آن موجب خسران ابدي شمرده شده
است و تنها عبادت مقبول و مفید، عبادتی است که توأم با عرفان و آگاهی باشد و این عبادت است که به انسان و
موجودات عاقل اختصاص دارد.
« کسی که خود را شناخت، خداي خود را شناخته است »
((اخلاق عملی [محمدرضا] مهدوي کنی تلخیص و تنظیم محمد سلمانی مشخصات نشر : قم : مسجد مقدس جمکران ، 1385
چاپ دوم،ص18))