مردم چه کنیم با جام زهری دیگر
مردم، چه کنیم؟!!!!!!!
به نام خدا و برای خدا
در روزگاری که انجام تکلیف الهی جایش با رذیله قدرت عوض شده! در دورانی که جریان زر و زور و تزویر، سخن از اطاعت ولی فقیه می زند، اما بر خلاف مسیر آن عمل می کند! در زمانی که ولنگاری فرهنگی را تشویق و انقلابیگری را افرطی و تندرو لقب می دهند! در وضعیتی که رابطه با شیطان بزرگ را با بازی برد-برد بزک می کنند و آن را به ملت می قبولانند! پس؛ چه باید کرد و تکلیف چیست؟!8
پاسخ این سئوالات را در سخنان کشتی بان انقلاب حضرت امام خامنه ای باید جست، آنجا که در 14 خرداد 95 در مرقد شریف حضرت روح الله فرمودند: «بعد از رحلت امام بزرگوار (ره)، در هر مقطعی که انقلابی عمل کردیم، پیشرفت به دست آوردیم و هر دوره ای که از انقلابی گری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم.»
حضرت آیت الله خامنه ای رمز موفقیت را در انقلابی عمل کردن و سیلی خوردن را در وادادگی از مسیر انقلاب دانستند و فرمودند: «می توان در این مسیر با شیوه انقلابی حرکت کرد که در آن صورت، پیشرفت قطعی است و می توان با شیوه دیگری حرکت کرد که در چنین وضعیتی، سرنوشت رقت باری رقم خواهد خورد و ملت ایران و اسلام سیلی خواهد خورد.»
حال اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی به واقع از سخنان مقام معظم رهبری تبعیت می کنند و پایبند عزت ملی و حقوق ملت هستند، پس باید برجام را بصورت انقلابی و با طرح دو فوریتی در دستور کار قرار داده و دلائل عدم توجه دولت اعتدال به نامه و دستورالعمل اجرائی رهبری را در برجام پیگیری نمایند و اگر ثابت شد، که جناب روحانی، برای تصاحب مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی، در انتخابات 7 اسفند سال 94 برجام را عحولانه و بدون اخذ تضمین کتبی از آمریکا و اروپا اجراء کرده، آنگاه، طرح عدم کفایت آقای حسن روحانی، مطابق بند 2 اصل 89 قانون اساسی به رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی گذاشته شود.غ
امام خامنه ای در نامه 29 مهر 94 به برخی از ابهامات و خلأهای موجود در برجام اشاره دارند که عدم اجراء آنها، کشور را دچار خسارت سنگین می کند که عبارتند:
اولاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور امریکــا و اتحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتحادیهی اروپا و رئیسجمهور امریکا باید تصریح شود که این تحریمها بهکلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، به منزلهی نقض برجام است.
ثانیاً: در سراسر دورهی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبهی مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.
ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (pmd) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانه اراک با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
خامساً: معاملهی اورانیوم غنی شدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در این باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور باید به تدریج و در دفعات متعدد باشد.
سادساً: مطابق مصوبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا 15 سال و منتهی به 190 هزار سو است، تهیه و با دقت در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی 8 ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنیسازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.ل
ثامناً: توجه شود که موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه امریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظائف این هیئت باید در شورای عالی امنیت ملی تعیین و تصویب شود.
پس از مطالعه بندهای نه گانه نامه رهبری، به این نتیجه می رسیم که دولت اعتدال برای اهدافی خاص به دستورات صادره از سوی رهبری و شورای عالی امنیت ملی عمل نکرده و خسارت زیادی به کشور وارد شده است و لذا مردم تا اقدامات انقلابی مجلس در خصوص عملکرد نادرست دولت در برجام، منتظر می مانند، والا باید بر اساس آنچه امامان فرمود، انقلابی عمل نمائیم.
والسلام
مخالف اقتصاد مقاومتی کیست؟!!!!
"جریان زر و زور و تزویر" که از مفاهیم کلمات، مستضعف و مستکبر، امت و امام واهمه دارد و لذا در تلاشی آشکار، حقوق حقه مردم را برا نتافته و متعرض رسانه های پیگیر حقوق ملت در دوران پسا برجام میشود و در این رابطه رییس جمهورمان در جلسه هیأت وزیران می گوید: «متاسفانه برخی رسانه ها در پرداختن به اقتصاد مقاومتی صرفا انتظارات جامعه را افزایش داده و در مقابل، نقش تلاش و کوشش همگانی و امید به آینده را کمرنگ میکنند.»
سئوال؟ چرا آقای روحانی مطالبه حقوق مردم از دولت را، در تقابل اقتصاد مقاومتی می داند؟! در پاسخ به این سئوال می توان گفت؛ وقتی تفکرات دولت اعتدال برگرفته از لیبرالیسم سرمایه داری است و پرداخت یارانه نقدی را مصیبت عظمی می دانند، لذا از تکالیف اصلی خود، با بکار گیری ترفند و تزویر عبور می کنند!
برای دریافت پاسخی مستدل و منطقی به این سئوال، موضوع را با مشاور رئیس جمهورمان آقای محمود سریع القلم که تابلو وابستگی به آمریکا را بر پیشانی دارد، در میان می گذاریم، تا حقیقت برای همگان آشکار گردد.
برای اطلاع کاربران عزیز باید گفت؛ که حاج حسن روحانی سالها از تفکرات غربی آقای سریع القلم در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و در حال حاضر در ریاست جمهوری بهره می برد و حتی کتاب "امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران" که جناب روحانی ادعای تألیف آن را دارد، برگرفته از تفکرات این نویسنده غربگرا می باشد. محمود سریع القلم که از مقطع کارشناسی تا فوق دکتری را در آمریکا گذرانده در صفحه 106 کتاب خود می نویسد: «رشد و توسعه و رقابت اقتصادی بدون همکاری با قدرتهای بزرگ اقتصادی امکان پذیر نیست ... هر اندازه که با قدرتهای بزرگ، مشکل سیاسی و امنیتی وجود داشته باشد، روابط اقتصادی نیز تحت الشعاع قرار می گیرد و بهره برداری محدود خواهد بود.»ف
"ایران و جهانی شدن، چالشها و راهکارها" نام کتابی است که در سال 84 به تألیف محمود سریع القلم با بودجه بیت المال در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با مقدمه حسن روحانی به چاپ رسیده و اهداف سازمانهای جاسوسی آمریکا با قلم این عنصر خود فروحته نگاشته شده، ایشان در صفحه 124 این کتاب می نویسد: «واقعیت این است که اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد اسلامی رفتار کند و اسلام را راهنمای تصمیمگیریها و اقدامات خود قرار دهد، مسلم است که نمیتواند با جهانی که بر مبنای سرمایهداری، قدرت نظامی صرف و ائتلافهای صرفا مبتنی بر قدرت است، همکاری و مناسبات راهبردی برقرار کند.»
آقای سریع القلم در صفحه 125 کتاب "ایران و جهانی شدن، چالشها و راهکارها" به تفکر شیعی حمله می کند و می نویسد: «اگر فرد و نهادی در اتخاذ تفکر و راهنمای اسلامی بخواهد حداکثرگرا باشد، به طور مسلم با این جهان(سرمایه داری) مشکل پیدا خواهد کرد و به خصوص در تفکر شیعی که عدالتخواهی ملاک اصلی آن است، مشکلات به مراتب بیشتر خواهد بود.»ف
سریع القلم مبارزه با آمریکا را نفی می کند و در صفحه 112 کتاب خود می نویسد: «ماهیت نظام جمهوری اسلامی و مسائل تاریخی که بر ذهن ناخودآگاه رجال آن سایه افکنده و به حاکمیت ملی و مشارکت ناپذیری با محیط بین الملل انجامیده، به گونه ای می خواهد عمل کند که از طرفی یک حکومت عادی باشد و با حالت طبیعی و تعاملی با جهان مراوده داشته باشد، و از طرف دیگر، هم زمان با مراکز قدرت و صاحب زور و امکانات مبارزه کند، و در بیرون از مرزهای خود در پی عدالت باشد.»
این عنصر غربگرا در صفحه 72 کتاب "ایران و جهانی شدن، چالشها و راهکارها" مقاومت ایران در برابر استکبار را بر نمی تابد و می نویسد: «بحرانیبودن حوزه سیاست در ایران که ناشی از آشتیناپذیری امواج فکری و واکنشهای فلسفی به تسلط غرب در جهان بوده، حوزههای اقتصاد، هنر، مدیریت، علم، فرهنگ و رشد عمومی را در مجموع مختل کرده است.» غ
حسن روحانی هم با تائید کتاب "ایران و جهانی شدن، چالشها و راهکارها" که مدلی نرم برای براندازی نظام اسلامی است، در مقدمه آن می می نویسد: «تحقیق حاضر که توسط دانشمند گرانمایه دکتر محمود سریعالقلم استاد دانشگاه و محقق توانمند همکار در مرکز تحقیقات به انجام رسیده است، سعی کرده است ضمن پاسخ دادن به حساسیتهای هویتی و فهم روندهای تاریخی –سیاسی نظام اجتماعی و اقتصادی ما، رویکردی را در میان رویکردهای دیگر برای بحث و گفتوگو و تسهیل تعامل فکری میان نخبگان سیاسی و نخبگان دانشگاهی فراهم آورد. امید است این اهتمام مرکز تحقیقات استراتژیک برای فهم بهتر پدیدههای جهانی و ارائه ی راهحل در مسائل چالشی، مورد توجه محققان و سیاستمداران و تصمیم گیرندگان کشور قرار گیرد.» (حسن روحانی، قائم مقام مرکز تحقیقات استراتژیک، تیرماه 1384)
اگر کاربران عزیز کتاب "ایران و جهانی شدن، چالشها و راهکارها" سریع القلم را مطالعه فرمایند، آنگاه متوجه خواهند شد که بخش قابل توجهی از سخنرانی های اقتصادی-سیاسی رئیس جمهور، توسط این عامل نفوذی آمریکا در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور رئیس جمهور تهیه می گردد! آیا متن برخی از سخنرانیهای مقامات آمریکائی، برگرفته از کتاب سریع القلم نمی باشد؟!
اقدامات ظریف به نفع کیست؟!
آقای جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در زمین چه کشوری بازی می کند و نتیجه بازی به نفع کدام کشور خواهد بود؟ این سئوالی است کهف مسئول دولت اعتدال باید پاسخگوی آن باشد! هر چند که نمایندگان مردم در مجلس، باید سریعاً به این موضوع مهم رسیدگی نمایند، زیرا اقدامات و اعمال دولت اعتدال و آقای ظریف جایگاه دیپلماسی نظام اسلامی را در جهان و حتی کشورهای ذره بینی عربی هم مخدوش نموده و بیم آن می رود که باند نیورکیها و سعدآبادیها، ژئوپلیتیک کشور را به خطر اندازند.
در حالی که با هدایت و دعوت وزارت خارجه ایران اسلامی، آقای جفری دیوید ساکس، فعال انقلابهای رنگی و مشاور جرج سوروس به دعوت یکی از سازمانهای غیر سیاسی یعنی سازمان محیط زیست در کشورمان پرسه می زند و سر از دانشگاه امیرکبیر در آورده و در زمانی که جاسوسان آمریکائی سازمان ملل به اسم کمک آموزسی،ن مشغول بررسی اثرات فرهنگ غرب در مراکز آموزشی کشورمان هستند و با معلمین نظام اسلامی عکس یادگاری می گیرند، صدور بیانیه تهدید آمیز، ولی انحرافی آقای ظریف، خطاب به نمایندگان آمریکا، اقدامی جهت رد گم کردن حضور آمریکائیهای دیگر در ایران است.
مردم کشورمان نمی دانند که صدور بیانیه بی خاصیت جناب ظریف را باور کنند، یا حضور گسترده بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را که برخلاف برجام در مراکز مختلف هسته ای و حساس کشورمان مشغول جاسوسی هستند؟!!!
به آقای ظریف که بیش از 30 سال در آمریکا زندگی کرده و درس خوانده، می شود اعتماد کرد؟! گویند؛ همیشه به کسی تکیه کن که خودش به کسی تکیه نکرده باشه و او کسی نیست غیر از خــدا...
علی رغم اینکه اکثر مسئولین مرتبط با برجام از بدعهدی آمریکا در خصوص انجام تعهداتش عصبانی هستند و رهبر معظم انقلاب هم چندین بار ازد بدعهدی آمریکا در برجام سخن گفته اند، اما رئیس جمهورمان همچنان در توهم بازی برد-برد قرار داشته و از دستاوردهای نامعلوم برجام دم می زند و برجام را کار خدا دانسته! و اخیراً هم در جمع شوراهای عالی کشور، پا را از این فراتر نهاده و در رابطه با برجام می گوید: «قبل از برجام هر روز در انتظار این بودیم که چه محدودیت، تحریم و معضل جدیدی برای ملت ایران ایجاد می کنند، اما اکنون هر روز یک گشایش جدید برای مردم حاصل می شود و این گشایش ها جای شکرگزاری دارد.»
کسی که اعتقادش بر این است که مشکلات کشور تنها با مذاکره بان شیطان بزرگ حل می شود و در زمان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 92 آمریکا را کدخدای ده دانسته و می گفت؛ بستن با کدخدا راحت تر است، منظورش، شکرگزاری از خدا است، یا کدخدا؟!
اگر به مواضع متزلزل حاج حسن روحانی در بدو مذاکرات هسته ای توجه کنیم، پاسخ سئوال بدست می آید! آنجا که حاج حسن در زمان اعزام تیم مذاکره کننده به دروغ اعلام کرد، "خزانه کشور خالی است"، آنروز خود را آماده شکرگزاری از کدخدا(آمریکا) می کردند! وقتی وزیر خارجه اش می گفت؛ "که قدرت دفاعی ما 10 دقیقه هم نمی تواند در برابر قدرت نظامی آمریکا مقابله نماید،" آنروز خود را برای تشکر از آمریکا مهیا می کردند! آنروز که مشاور غیرانقلابی و آمریکائین جناب روحانی، آقای سریع القلم می گفت؛ "که اگر جلیلی هم بجای حسن روحانی رئیس جمهور می شد، پای برجام را بخاطر بدهی های کلان امضاء می کرد،" و این یعنی تشکر از کدخدا! وقتی معاون فتنه گر حسن روحانی، آقای مجید انصاری می گوید؛ "که اگر برجام امضاء نمی شد به کشور حمله نظامی می شد همان روز شکرگزاری از خدا را اجابت نمودند!" وقتی رئیس جمهورمان به دروغ می گوید؛ "با برجام سایه جنگ را از سر کشور برطرف کردم"، یعنی تشکر از کدخدا! و لذا در تفکر جماعت لیبرال غربگرا، جای توکل بر خدا، با تشکر از کدخدا عوض شده است!!!!!
شکر جناب روحانی از آمریکا، همانند داستان پروانه و خرس است، که گویند؛ پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان میخوام بخوابم،باشه بیدار شم، حرف میزنیم...
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط سه روز است...(عمر دولت روحانی فقط یک دوره 4 ساله است)
سید حسن خمینی که او را تولیت آستان امام خمینی معرفی می کنند، در برنامه تلوزیونی نگاه یک که بمناسبت سالگرد رحلت امام حضور پیدا7 کرده بود، گفت: «می دانم چه کسانی برای انقلاب چوب خوردند و چه کسانی وقتی پلو را آوردند سر سفره آمدند. البته سفره انقلاب متعلق به همه است. همه بنشینند؛ اما جای بقیه را تنگ نکنند.»
پس از روی کار آمدن دولت جناب روحانی که برای پرداخت یارانه های نقدی مردم عزادار می شوند، اهتمام ویژه ای جهت اختصاص بودجه برای مؤسسه نشر آثار حضرت امام، که بصورت ویژه در اختیار سیدحسن خمینی قرار می گیرد، داشتند و بصورت حیرت انگیزی بودجه این مؤسسه را به بیش از 590 میلیارد ریال در سال 95 افزایش دادند! که این مبلغ معادل کل بودجه سایر مؤسسات فرهنگی کشور است!
حال باید بررسی شود که محل مصرف این مبالغ نجومی که جدای از هزینه های مرقد امام می باشد، کجا است؟! باید جناب سید حسن خمینی پاسخگو باشد، کها مبالغ این سفره ی بزرگ 59 میلیارد تومانی را که متعلق به مردم ایران است، در کجا و چگونه هزینه می کند؟! آیا پول خرید خودرو لوکس B.M.V آنهم برای مسافرت سیدحسن و خانواده اش، باید از جیب مردم پرداخت شود و آنگاه بعنوان نشر آثار حضرت امام قلمداد کرد؟! آیا پرداخت مبالغ 300 هزار تومان به حدود 300 نفر در قم، برای حضور در مراسم 14 خرداد مرقد امام، آنهم برای حمایت از سخنان سید حسن خمینی نشر آثار و افکار امام است؟ آیا اینگونه هزینه کردن بیت المال، نشر آثار امام است یا خیانت به امام؟!
پس سید حسن خمینی باید اندازه نگه دارد! و اگر فردی بصورت احساسی و بیجا، ایشان را علامه و آیت الله العظمی صدا زده، خود را در زمره بزرگان نداند! زیرا سید حسن، فرزند یادگار امام سید احمد خمینی است، و لذا سید حسن یادگار امام نیست. ایشان فرزند آن سید بزرگواری است که لحظه ای از امامن و خط امام جدا نشد و پس از رحلت امام هم، هیچگاه در حمایت از ولایت فقیه و رهبری امام خامنه ای کوتاهی ننمود و همواره با جریان اشرافی هاشمی رفسنجانی در دولت کارگزاران سازندگی مبارزه جدی داشت، ولیکن سید حسن خمینی به راه پدر نرفت و برای امام ساده زیست در حسینیه جماران، کاخی مجلل برای قبرش، بنا کرد تا نظر مردم و آزادگان جهان را که بدنبال الگو پذیری از انقلاب خمینی کبیر هستند، را تغییر دهد!
پس اگر کسی می خواهد که مردم او را پیرو امام بدانند، تنها ملاک و معیار داشتن عکس یادگاری در کنار امام نیست، بلکه باید معتقد به رسم و مرام و کردار امام باشد و لذا نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب، سید حسن خمینی را اینگونه می پسندند، نه اینکه با امام عکس یادگاری داشته باشد، اما عکس امام عمل کند!
سخنان کذب و انحراف افکار ملت!!!
"تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابعف آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند." « اگر پرتوکل الحاقی بد است پس چرا 124 کشور آن را پذیرفتند؟!» «ما با کمک مردم در سازمان ملل و شورای امنیت یعنی همان جاها که تحریمهای ظالمان علیه ما وصل شد رفته و همان جا تحریمها را لغو میکنیم. ما در تهران نمینشینیم و شعار دهیم.» « ما قصد داریم برخی از فراوردههای استراتژیک خود از قبیل اورانیوم غنیشده و آب سنگین خود را بفروشیم.» «امام حسن(ع) به ما یاد دادند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم(صلح) گرفت.» «ما در مذاکرات هسته ای به آنچه گفته و وعده داده ایم پایبند خواهیم بود و به قول خود وفادار هستیم و دنیا(کدخدا بداند) بداند ما اهل فریب و دورویی نیستیم!» «برجام نه کار حزبی است و نه کار تبلیغاتی و متعلق به هیچ حزب و جناح خاصی نیست بلکه از افتخارات ملی است.» «میگویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آوردهایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد»ک
سخنان فوق را حاج حسن روحانی به مناسبتهای مختلف در دفاع از مذاکرات هسته ای و برجام بر زبان جاری کرده و حالا که بوی تعفن برجام، ملت ایران و آزادگان جهان را می آزارد، جناب روحانی، راه خدعه و نیرنگ در پیش گرفته و دیگر سخن از موهبات برجام نمی کند، بلکه می گوید: «به خوبی از حقوق ملت دفاع کردیم و توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم دور کنیم و تحریم ظالمانه و دیوار و زنجیرهای تحریم را در هم بشکنیم.»
این سخن جناب روحانی بیانگر آن است که کشور در شرایط تهدید نظامی قرار داشته و ایشان با مذاکره با آمریکا، سایه جنگ را بر طرف کرده و این در حالی است که هیچکدام از مسئولین نظامی کشور، سخن رئیس جمهور را تائید نکرده، بلکه بر خلاف آن، فرمانده نیروی دریائی سپاه پاسداران پاسخی جالب به این سخن کذب داده و می گوید: «نهتنها احتمال جنگ نبود، بلکه شرایط بازدارنده ما بهنحوی بود که دشمن بهدنبال ایجاد بازدارندگی برای خود بود، لذا این افراد باید از این حرف و انحرافی که ایجاد کردهاند، توبه کنند.»ن
آیا رئیس جمهورمان، به غیر از انحراف و سخن کذب و نادرست گفتن، چاره ی دیگری ندارد؟! کسی که مسئولیت کامل مذاکرات هسته ای و برجام را پذیرفته و برجام را کار خدا می داند، چرا جرأت اظهار ندامت و عذرخواهی از ملت سرفراز ایران را ندارد؟! لااقل استعفاء داده و نظام اسلامی را از گردابی که شیطان بزرگ، با اجراء زود هنگام برجام توسط دولت تزویر امید، دچار آن گردیده، نجات دهد و ننگ ابدی را همانند قرارداد ترکمنچای نصیب ایران اسلامی ننماید!
حاج حسن روحانی! به دامن تفکرات اسلام انقلابی امام باز گرد و رابطه با شیطان بزرگ را از سر برون کن، که گویند؛ تیری که خورد به پای ستارخان از سفارت انگلیس شلیک شد و پارچهای که با آن مدرس را به شهادت رساندند، ملحفه شخصی سفیر انگلیس بود.
اینجا همیشه دیگ سفارت میجوشید و رقاصهها میرقصیدند، فرقی نمیکند زن یا مرد، آخوند یا کراواتی، همیشه برای کشتن حسین بن علی(ع) پلو می دهند.
به یقین می توان گفت؛ که در انتخاب ریاست مجلس و نایبان ریاست آن، لابی زر و زور و تزویرحضوری قدرتمند داشته و معیار انتخاب رئیس و نایبان رئیس مجلس، بر اساس تفکرات و ارزشهای دینی و انقلابی نبوده است! و اگر آقای محمد رضا عارف بدنبال کشف علت کنار زدن خود از ریاست مجلس می گردد، باید به سراغ کسانی برود که ایشان را در سال 92 بالاجبار از رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری کنار زدند. باید علت این موضوع را از رئیس جمهوری بپرسد، که در سال 92 با او قمار عشق بازی کرد و صحنه رقابت را برای پیروزی او ترک گفت و او پیروز شد؟! هر چند که آقای عارف از صلاحیت لازم برای ریاست بر مجلس برخوردار نبوده و قدرت تشخیص مسائل مهم کشور را ندارد، لذا برای کسی که به عشق ریاست بر مجلس، وارد انتخابات شده،ت بهترین گزینه همان اقدامی است که هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس ششم در پیش گرفت، زیرا وقتی می شنید، که بخاطر قرار گرفتن در جایگاه نفر سیهم، اصلاح طلبان به ایشان می گویند، که حاج آقا، آغا سی شده، استعفاء را بر ماندن در مجلس ترجیح داد!
پس، اصلاح طلبان غربگرا که دولت امید را برای خود رحم اجاره ای می دانند، هیچگاه در کسب قدرت، ملاحظه دوستان خود را نخواهند کرد، زیرا غربگرایان، همانند کدخدایشان بر اساس تئوری تزویر و نیرنگ عمل می کنند و رعایت اخلاق برای آنان بی معنی و پوچ بوده و دروغ را یگانه راه کسب قدرت، حفظ قدرت و کنترل قدرت می دانند!!!!!
وقتی تاریخ ده ساله رهبری امام خمینی از سال 57 تا 68 ورق می زنیم، مملو است از هدایتهای الهی و انقلابی این بزرگمرد دوران، که نور انقلابش همچنان در سراسر جهان درخشیده و عده زیادی از چشمه سار آن سیراب می گردند. حضرت روح الله در سال پایان عمر شریفشان گره هایی را باز کردند، که تنها با سر انگشتان تدبیر ایشان باز می شد. امام در واپسین روزهای عمر مبارکشان، نسخه شفا بخشی را برای ملت ایران به ارث نهاده، تا هیچگاه کشور از ریل اصلی انقلاب اسلامی منحرف نگردد.6
اماممان، جام زهر تلخ قطعنامه را نوشید و پایان جنگ را امضاء کرد، بارها خطر حضور نابکاران لیبرالهای غربگرا را در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور گوشزد نمود، مجمع تشخیص مصلحت را برای رفع اختلاف بین شورای نگهبان، دولت و مجلس شورای اسلامی بنیان نهاد، تکلیف قائممقام رهبری را با عزل منتظری روشن کرد، دستور بازنگری در قانون اساسی را صادر و خواستار حذف شرط مرجعیت برای رهبری آینده در قانون اساسی گردید، چندین بار نام فرد اصلحی را که بتواند بار سنگین رهبری را بدوش بگیرد به برخی از خواص معرفی نمودند و در آخر هم با وصیت نامه سیاسی الهی خود، ملت ایران را تا مقطع ظهور حضرت بقیة الله هدایتگری نموده و راهها و بیراهه ها را فرا روی مسئولین و آحاد ملت قرار داده و نهایت هم مرقوم داشتند: «با دلی آرام و قلبی مطمئن روحی شاد و ضمیری امیدوار ، به فضل خدا از خدمت شما خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم.»
امام خمینی هیچ اطمینانی به لیرالها نداشت و لذا آنان را خود فروخته می دانست و فرمودند: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین، اسلام این مردم بیپناه را از بین ببرند.» (صحیفه امام ج 21 ص 286)
امام خمینی که به کید و کینه لیبرالها از اسلام ناب محمدی(ص) پی برده، می فرمایند: «نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیدهها به گونه ای غلط عمل کنیم که حزبالله عزیز احساس کند، جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند.» (صحیفه امام ج21 ص284)ق
با این وجود تعجب برانگیز است که هاشمی رفسنجانی، در کتاب بازسازی و سازندگی خود، در صفحه 85 به نکته ی مهمی اشاره می کند، که امروز آن را وانهاده و در مسیر مخالفت با رهبری قدم برمی دارد و در 10 خرداد 68 می نویسد: «کنار تخت امام ایستادم و دستم را روی دستشان گذاشتم. انگشت شصت من را گرفتند و با کلمات مقطع فرمودند:«در بازنگری قانون اساسی تسریع شود و سپس چشمشان را باز کردند و شمرده با صدای ضعیف اضافه کردند. اگر متحد باشید، انقلاب پیشرفت می کند مکثی کردند و ادامه دادند:به خصوص شما و آقای خامنهای، نگذارید خناسان بین شما و ایشان فتنه کنند.»
علی رغم اینکه برخی در رژیم طاغوت به زندان رفته اند، ولی عملکردشان در 37 سال گذشته انقلاب نشان می دهد که پایبندی لازم را بهع اهداف انقلاب و انقلابیگری نداشته و در این میان، آقای هاشمی رفسنجانی در ظلمی آشکار نسبت به حضرت روح الله می گوید: «سه مرتبه و زمان های که حضرت امام ( ره ) از مبارزه نا امید شده بودند من از تهران تا نجف رفتم تا ایشان را برای ادامه تشویق کنم و موفق هم شدم.»
آنانی که از سالهای آغازین انقلاب اسلامی در فکر ایجاد رابطه با آمریکا بوده و در زمان حیات امام آمریکائیها را بصورت غیر قانونی وارد کشور نموده و سازش با شیطان بزرگ را در سر می پرورانده، آیا ملت ادعای کذبشان را می پذیرد؟! اینگونه خاطرات و ادعاها همانند مستند غیر واقعی بی بی سی فارسی است که می گوید؛ امام در سالهای 42 با آمریکائهای رابطه داشته و چند نامه به رئیس جمهور وقت آمریکا نوشته است!
خاطرات عجیب هاشمی رفسنجانی، معمولاً بعد از رحلت امام منتشر شده و جنس این خاطرات، شباهت زیادی به خاطرات ام المؤمنین عایشه دارد که بعد از رحلت پیامبر منتشر کرده و غیر قابل باور است! و لذا آیا ملت ایران خاطرات کسانی را که سالها از انقلابیگری پشیمان شده و در جلوی اهداف اسلام انقلابی ایستاده و قصد رابطه با شیطان بزرگ را در سر می پروراند، باور خواهد کرد؟! آیا مردم ایران می پذیرند که امام خمینی در نجف از ادامه مبارزه و انقلاب پشیمان شده بود و این حضرت هاشمی رفسنجانیo بوده که به مردم و کشور ایران عنایت نموده و امام را وادار بر ادامه مبارزه کرده است؟!
http://vaznesiasy.parsiblog.com/