قرآن و تعدد زوجات
به نظر برخی نویسندگان ، در حالات عادی آمار زنان در بسیاری از جوامع بیش از مردان است . سبب این امر، کاهش تعداد مردان بر اثر وقوع جنگ ، مقاومت بیشتر زنان در برابر بیماریها و بیشتر بودن موالید دختر نسبت به پسر در برخی جوامع ذکر شده است (باجوری ، ج 1، ص 148ـ149؛ بالیسانی ، ص 42ـ45). به نوشتة مطهری (ص 324ـ 325)، فزونی زنان آمادة ازدواج بر مردان این حق را برای زن ایجاد می کند، یا به تعبیر دیگر این تکلیف را برای مرد و اجتماع پدید می آورد که با پذیرش و اِعمال تعدد زوجات نیاز مذکور بر آورده شود. به نظر برخی مؤلفان (صدر، ص 119؛ ابوعبداللّه ، ص 109ـ123؛ باجوری ، ج 1، ص 148)، منع از تعدد زوجات در چنین شرایطی موجب رواج فحشا و جرائم و بروز بیماریهای روحی و جسمی و عوارض دیگر می شود.
در چند آیة قرآن تعدد زوجات مطرح شده که مهمترین آنها آیة سوم سورة نساء است . موضوع این آیه یتیمانی بوده اند که بر اثر وقوع حوادث جنگی و کشتارها بی سرپرست می شدند و مسلمانان سرپرستی و ادارة اموال آنان را برعهده می گرفتند. در بارة این آیه آرای تفسیری متعددی ذکر شده ، ولی به نظر مشهور مفهوم آیه این است : «اگر می ترسید که به هنگام ازدواج با دختران یتیم عدالت را در بارة آنان رعایت نکنید، با دیگر زنان حلال ، دو یا سه یا چهار زن ، ازدواج کنید، و اگر می ترسید که عدالت را در بارة همسران متعدد مراعات ننمایید، تنها به یک همسر اکتفا کنید» ( رجوع کنید به زمخشری ؛ طبرسی ؛ فخررازی ؛ قرطبی ، ذیل نساء: 3؛ طباطبائی ، المیزان ، ج 4، ص 166ـ167).