میگویند تسلیم بشویم تا دشمن علیه ما موذیگری نکند؛ اینها نمیدانند که هزینهی تسلیم شدن بمراتب بیشتر از هزینهی مقاومت کردن و ایستادگی کردن است. بله، ایستادگی کردن ممکن است هزینهای داشته باشد، امّا دستاوردهای بسیار بزرگی دارد که صدها برابرِ آن هزینه برای ملّتها ارزش دارد؛ امّا تسلیم شدن در مقابل دشمن عنود و لجوج و خبیث، جز لگدمال شدن، جز ذلیل شدن، جز بیهویّت شدن هیچ اثری ندارد؛ این را بایستی همه بدانند. این قانون لایتخلّف پروردگار است که فرمود: فَلا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَی السَّلمِ وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ وَ اللهُ مَعَکُم وَ لَن یَتِرَکُم اَعمالَکُم؛(سورهی محمّد، آیهی ۳۵) سست نشوید، دعوت به سازش با دشمن نکنید، خدای متعال شما را برتر قرار داده است و برتر هستید «وَ لَن یَتِرَکُم» -یعنی «لَن یَنقُصَکُم»- خدای متعال برای شما کم نمیگذارد در مقابل مجاهدتی که انجام دادهاید، پاداش این مجاهدت را بهطور کامل به شما خواهد داد.
سلام دوستان
یه هدیه عالی در مورد چگونگی تربیت فرزند براتون دارم
این کتاب فوق العادس ، حتما تهیه کنید و بخوانید
و به دیگران هم پیش نهاد بدهید...
کتاب : میخواهم عاشق بسازمت
*************************
*****************************
**********************
اتاق جنگ ایران کجاست؟
دوشنبهی هفتهی جاری، رهبر انقلاب دربارهی «اتاق جنگ آمریکا» علیه ایران صحبت کرده و فرمودند: «دشمنان ما فهمیدهاند و دانستهاند که در جنگ سخت نظامی طرْفی نخواهند بست... این را میدانند که اگر وارد درگیری و برخورد سخت و نظامی با ما بشوند، پایشان گیر میافتد. بله، به ما ضربه میزنند، امّا خودشان ممکن است چند برابر ضربه بخورند؛ این را فهمیدهاند... امروز آنچه مطرح است برای دشمنان ما، جنگ اقتصادی است. اتاق جنگ آمریکا علیه ما عبارت است از وزارت خزانهداری آمریکا که همان وزارت اقتصاد و داراییشان است؛ آنجا اتاق جنگ با ما است.»(۱۳۹۷/۰۲/۱۰)
البته رهبر انقلاب، اولین بار، یازده سال پیش (سال ۸۶)، عبارت «جنگ اقتصادی» را مطرح کردند. ایشان در ابتدای آن سال با اشاره به برنامههای دشمن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامیایران عنوان کردند: «من برنامههای استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.»(۱۳۸۶/۰۱/۰۱) چهار سال بعد، در سال ۱۳۹۰ نیز دراینباره چنین فرمودند: «همهی شواهد نشاندهندهی این است که دشمن امروز بر روی چند نقطه، تکیهی اساسی دارد. از واضحترینهایش انسان شروع کند، یکی مسئلهی اقتصاد است... به زانو درآوردن کشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن کشور در زمینهی اقتصاد که منتهی بشود به فلج پایههای اقتصادی.»(۱۳۹۰/۰۳/۰۸) دو سال بعد از آن نیز، «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» را با هدف جلوگیری از حملات اقتصادی دشمن، به دستگاههای دولتی و حکومتی ابلاغ فرمودند. بعدتر، پیشنهاد تأسیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی دردولت، بهمنظور اجرایی شدن سازوکارهای آن را نیز مطرح کردند.
اتاق عملیات جنگ اقتصادی آمریکا
دراین بین، آمریکاییها برای آنکه بتوانند در «جنگ اقتصادی» دست برتر را به همراه داشته و سازوکارهای اجرایی آن را پیاده کنند، نیاز به یک "اتاق عملیات جنگ اقتصادی" داشتند. این اتاق جنگ از سه نهاد مهم تشکیل شده است. اولین نهاد که مهمترین آن هست و نقش فرماندهی در جنگ اقتصادی را ایفا میکند، "وزارت خزانهداری آمریکا" است. مأموریت اصلی این بخش، شکلدهی ساختار تحریمهای بانکی و غیربانکی، حفظ ساختار مذکور، اعمال تحریمهای اقتصادی و در نهایت تنبیه افراد و نهادهایی است که از این تحریمها تخلف میکنند. هدف اصلی وزارت خزانهداری، ایجاد فضای ناامن اقتصادی برای افراد و نهادهای هدف است. همانطور که دیوید کوهن (یکی از مؤثرترین چهرههای وزارت خزانهداری در زمان اوباما که معمار اصلی تحریمهای ایران است) گفته است: "ما فضا را برای بازیگران نامشروع (دولتها، تروریستها یا مجرمان) بسیار سخت کردهایم که خودشان را در اقتصاد مشروع پنهان کنند. این دلیلی است که شفافیت مالی (ساخت، حفاظت و تقویت آن) هستهی اصلی مأموریت وزارت خزانهداری است."
نهاد مهم دیگر در اتاق فرماندهی جنگ اقتصادی، "وزارت خارجهی آمریکا" است. مأموریت اصلی این نهاد همراه کردن بازیگران مهم خارجی در اعمال تحریمها علیه ایران است. مسئولان وزارت خزانهداری از اصطلاح "دیپلماسی مالی" برای تبیین این وضعیت استفاده کردند؛ چراکه بخشی از اقدامات وزارت خزانهداری و وزارت خارجهی آمریکا سفر به کشورهای مختلف طرف تجاری ایران و توجیه آنها برای همراه شدن در اعمال تحریمها بوده و هست. برای مشخص شدن ابعاد این موضوع، خوب است به گزارش بازوی نظارتی کنگرهی آمریکا اشاره کرد. این گزارش که در سال ۲۰۱۳ تهیه شده است، بیان میکند که وزارت خزانهداری با همکاری وزارت خارجهی آمریکا در مدت دو سال، ۱۴۵ مؤسسهی مالی را در شصت کشور جهان دربارهی تحریم ایران توجیه کردند و بهطور ویژه به کشورهایی مانند امارات متحدهی عربی، که نقش مهمی در تعاملات اقتصادی ایران دارد، سفر کرده و نظام مالی آن را برای اجرای تحریمها توجیه کرده است. نهاد دیگر درگیر جنگ اقتصادی علیه ایران، سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) است. این نهاد تمرکز اصلیاش بر کشف روشهای پیچیدهی دور زدن تحریم است. اطلاعاتی که از طرق جاسوسی و امنیتی به دست میآید، در اختیار وزارت خزانهداری قرار میگیرد تا توسط آن بررسی شود و برخوردهای لازم صورت گیرد.
اتاق عملیات جنگ اقتصادی ما کجاست؟
اما متأسفانه با همهی توصیههایی که رهبرانقلاب در این زمینه داشتند، و با همهی اقداماتی که اتاق جنگ آمریکا علیه ایران انجام داد، آرایش اقتصادی کشور تغییر خاصی نسبتبه گذشته نکرد. انتظار این بود که با توجه به جنگ اقتصادی، اقدامات مهمی در راستای کاهش وابستگی به نظام اقتصادی جهان در ایران صورت گیرد که این مهم صورت نپذیرفت. حتی اقدامات پدافندی در مقابله با تحریمها بهکندی و در بیشتر موارد بعد از مشاهده شدن آثار تحریمها صورت میپذیرفت. منظور از اقدامات پدافندی، کارهایی مانند کاهش استفاده از شبکة سوئیفت، یا پیگیری پیمانهای پولی دوجانبه است که میتواند تا حد بسیار زیادی ضربهپذیری نظام بانکی ایران را نسبتبه تحریمها کاهش دهد. پیمان پولی هم هزینهی اعمال تحریم را برای آمریکا افزایش میدهد و هم قدرت رصد و اشراف آن را به چالش میکشد.
با توضیحات فوق، واضح است که جنگ اقتصادی، یک واقعیت انکارنشدنی است و دشمن در حال طراحی و اجرای برنامههای مستمر برای افزایش فشار اقتصادی علیه ایران است تا بتواند مسائل باقیماندهی خودش را با ایران حل کند. بنابراین در جنگ اقتصادی باید متناسب با جنگ، آرایش اقتصاد را شکل داد. اما متأسفانه در اقتصاد کشور آرایش جنگی وجود ندارد. باید همهی مسئولین و نخبگان کشور به این باور برسند که ریشهی اصلی آسیبپذیری ما در جنگ اقتصادی، درونی است و تنها با تکیه به درون مرتفع میشود. کشوری که استعداد ساخت تجهیزات پیشرفته و بسیار پیچیدهی نظامیو هستهای دارد، بهراحتی میتواند مشکلات اقتصادی را حل کند. تنها نیاز به اراده و تمرکز بر ظرفیتهای داخلی است.
سخن هفته نشریهی خط حزبالله
تببین شعار سال ۹۷ از سوی رهبر انقلاب؛
الف) چگونگی حمایت از کالای ایرانی
مردم
1- تلاش و تعصب در خرید کالای ایرانی
2- فروش کالای ایرانی توسط فروشندگان
مسئولین و تولیدکنندگان
1- افزایش تولید داخلی
2- ارتقای کیفیت تولید داخلی
3- انطباق تولید با نیازها و سلیقهها و مزیتهای روز
4- رعایت ظرافتهای لازم در تولید
5- بازاریابی بیرون از کشور و صادرات
(بر عهده وزارت خارجه، وزارت بازرگانی و فعالان اقتصادی مردمی)
6- ارزان تمام کردن و رقابت پذیر کردن با جنس خارجی
الزامات حمایت از کالای ایرانی
دولت
1- مدیریت جدی واردات
2- مبارزه جدی با قاچاق
3- مردم مصرف نکردن جنس قاچاق
4- فعالان اقتصادی سرمایهگذاری در تولید
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای درس خارج ۱۳۹۶/۱۱/۰۲، به ذکر حدیثی از امام صادق علیهالسلام، دربارهی خصوصیات جناب سلمان فارسی پرداختند.
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم. الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین. «عَن مَنصورِ بنِ بَزرَج، قال: قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ الصّادِق علیهالسلام: ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنکَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی»، راوی میگوید چقدر من زیاد میشنوم از شما که نام سلمان را میبرید و از او یاد میکنید. معلوم میشود که حضرت [امام صادق علیهالسلام] مکرّر در مکرّر راجع به سلمان مطالبی را میفرمودهاند. این شخص تعجّب میکند که چیست که اینقدر موجب شده شما به او توجّه دارید، یا شاید مثلاً به او محبّت دارید و از این قبیل. «فَقال: لاتَقُل «الفارسی» وَ لکِن قُل سَلمانَ المُحَمَّدی»، یعنی نسبتِ او، فراتر از نسبت قومی و میهنی است؛ نسبت دینی است. این البتّه به هیچوجه، طعن به قوم فارس نیست؛ پیغمبر اکرم و ائمّه علیهمالسلام از فارس - مردم ایران- تمجید کردند، تعریف کردند؛ در این که تردیدی نیست. میخواهد بفرماید که این شخص، فراتر و بالاتر از این است که به نسبتِ قومی شناخته بشود؛ نسبتِ او، نسبتِ عقیده و دین و پیامبر است؛ او کأنّه -مثلاً- فرزند پیغمبر است.
«أَ تَدری ما کَثرَةُ ذِکری لَه؟» [حضرت فرمود] میدانی چرا؟ «قُلتُ: لا. قال: ثَلاثِ خِصالٍ»، سه خصوصیت در سلمان بود که این موجب میشود که من او را زیاد یاد کنم و نام او را ببرم -لابد مثلاً- اجلال کنم او را، تعظیم کنم او را یا محبّت به او بورزم. «أَحَدُها: ایثارُه هَوی أَمیرِالمُؤمِنین علیهالسلام عَلی هَوی نَفسِه»، چیست آن سه خصلت؟ یکیاش این است: میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه میداد. از این معلوم میشود که بیش از یک بار چنین چیزی اتّفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود میخواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را - «هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است. ببینید مقام امیرالمؤمنین را؛ حالا البتّه اینها که گوشهوکنارهای آن عظمت و آن جلالت الهی و ملکوتی و جبروتی است ولی خب، اینها همه، هرکدام یک نشانه است.
«وَ الثّانیَة: حُبُّهُ لِلفُقَراء وَ اختیارُه اِیّاهُم عَلی أَهلِ الثَّروَةِ وَ العَدَد»، [دوّم:] فقرا را دوست میداشت. بعضیها از طبقهی مستضعف جامعه اصلاً بدشان میآید؛ حاضر نیستند طرف آنها بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها میدانند؛ او نه؛ فقرا را دوست میداشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح میداد. اگر فرض بفرمایید در یک جایی امر دایر بود بین یک سرمایهدارِ محترمِ خیلی پولداری یا یک فقیری، یا باید مثلاً خانهی این برود یا خانهی آن برود، یا باید به این سلام کند یا باید به آن سلام کند، این فقیر را بر آن غنی ترجیح میداد؛ اینها درس است دیگر. ما طلبهها، ما جامعهی روحانیت و علمی، یکی از خصوصیاتمان از اوّل همین بوده است که با ضعفا و طبقهی ضِعاف نزدیک بودهایم؛ این خیلی امتیاز بزرگی است. بله، گاهی پولدارها ممکن بود سراغ یک عالمی هم بیایند، او هم یک احترامی بکند امّا معاشرت روحانیون ما، علمای ما، مراجع ما، ائمّهی جماعت ما -علمائی که بودند با مردم- عمدتاً با مردم فقیر و زیر متوسّط بوده است؛ این خیلی چیز مهمّی است؛ این را باید نگه بداریم. حالا که علما و روحانیت، به یک موقعیتی در عالم سیاست دست پیدا کردهاند، نباید آنچه را تاریخچهی ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم. اینکه در یک شهری یک عالمی مثلاً باشد، [ولی] بین مردم معروف باشد که ایشان با تجّار و با پولدارها و با باغدارها و مانند اینها [اُنس دارد] - مهمانی خانهی این؛ مهمانی در باغ آن- امّا با فقرا نه، اُنسی ندارد؛ این چیز خوبی نیست. این هم یک خصوصیت. «وَ الثّالِثَة: حُبُّهُ لِلعِلمِ وَ العُلَماء»، یکی هم این [سوّمی]: جناب سلمان علم را دوست میداشت، علما را دوست میداشت. این سه خصوصیت در این بزرگوار، موجب میشود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند. «إِنَّ سَلمانَ کانَ عَبداً صالِحاً حَنیفاً مُسلِماً وَ ما کانَ مِنَ المُشرِکین»، [میفرمایند: سلمان بندهی صالحِ حنیفِ مسلمان است و از مشرکین نیست.]